شراب آنگه شود صاف، که در شیشه بر آرد اربعینی... چله به پایان رسید و جام سرشار از شراب ناب معرفت آماده شد...آنچنان مستی‌افزا که تا مغز استخوان نفوذ می‌کند...کرانه فعال بیکرانگی، یازدهمین کتاب از مجموعه آثار کاستاندا سرانجام منتشر شد... معرفی این کتاب و پرداختن به سخنان پر از ظرایف و لطایف دن خوان را با چند پرسش آغاز می‌کنم:

چرا مشکلات بشر در جای‌جای این سیاره و علی‌رغم تفاوت‌های آشکار در سطح زندگی، یکسان و مشابه است؟ از مدعیان دموکراسی و رفاه اجتماعی در کشورهای به اصطلاح جهان اول گرفته تا وحشیانه‌ترین سبک‌های زندگی در جوامع بدوی و جهان سوم، همه و همه درگیر جهنم‌های خودساخته (یا به عبارت بهتر، بیگانه‌ساخته) هستیم و تنها تفاوت در این است که زبانه‌های آتش این جهنم در کشورهای کمتر توسعه‌یافته آشکارتر است و جوامع مرفه فقط در سرپوش گذاشتن روی این آتش مهارت داشتند، اما دود سیاه جهل همچنان آسمان این سیاره را سیاه و سیاه‌تر می‌کند و آشکار است که چیزی به تاریکی مطلق باقی نمانده...

به راستی دلیل این همه حماقت و لجاجت نژاد بشر چیست و سرچشمه‌ی حرص و طمع سیری‌ناپذیر آدمی کجاست؟

پاسخ را در کجا باید جست؟ در علم؟ در رازپوشی‌های به غایت پیچیده و افراطی عارفان و شاعران شرق یا کلام فصیح و بی‌پرده دن خوان که بالاخره دشمن اصلی را به ما می نمایاند؟

آیا راهی برای پایان دادن به بازی سرنوشت و خروج از دایره‌ی سرگردانی وجود دارد؟ راه شکافتن سقف فلک چیست تا سرانجام طرحی نو بر صفحه‌ی گیتی نقش بندد یا بهتر از آن، چگونه از نقش‌ها خلاصی یابیم و به بهشت راستین سالکان راستین وارد شویم؟ 

دن خوان برای شجاع‌دلان پاسخ‌هایی شگرف دارد و یک بار برای همیشه با معرفت ناب و بی‌زمان و بی‌مکان خود به این پرسش‌ها پاسخ می‌دهد. پاسخی که مهر تأییدی بر تمامی اسراری است که عرفای سرزمین‌های گوناگون یا در دل نگاه داشتند و یا در پرده‌ی اسرار و در نهایت پیچیدگی بازگو کردند.

پس فقط شجاعان این کتاب را بخوانند، چرا که این بار نوبت به «بازی عطش»، «انرژی تاریک» و «قلب کهکشانها» رسیده....

به یاد داشته باشید که برای درک مفاهیم این کتاب، باید کتاب‌های قبلی این مجموعه را مطالعه کرده باشید: «تعلیمات دن خوان» ، «حقیقتی دیگرگون» ، «سفر به دیگر سو» ، «افسانه‌های قدرت» ، «دومین حلقه قدرت» ، «هدیه عقاب»، «آتش درون» و «قدرت سکوت» ، «هنر رؤیابینی»  و «چرخ زمان» که همگی این آثار قبلاً در سایت کتابراه منتشر شده‌اند. آخرین کتاب از این مجموعه با عنوان «حرکات جادویی» نیز به زودی در اختیار علاقمندان قرار خواهد گرفت.


 این کتاب را نیز می‌توانید مانند آثار قبلی از سایت کتابراه دانلود نمایید:
دانلود کتاب «کرانه فعال بیکرانگی» از سایت کتابراه
دانلود نرم افزارهای کتابخوان کتابراه

در ادامه بخش‌هایی از سخنان و آموزه‌های دن خوان ماتوس، در کتاب کرانه فعال بیکرانگی ذکر شده است.

دن خوان گفت ساحر بودن به معنای سحر و جادو یا تأثیر گذاشتن بر روی مردم یا تسخیر شدن توسط ارواح و شیاطین نیست. ساحر بودن به معنای رسیدن به سطحی از آگاهی است که چیزهای غیرقابل درک و تصور را قابل دسترس می‏‌کند. واژه‌ی «ساحری» برای بیان کاری که ساحران انجام می‏‌دهند، کافی و مناسب نیست و عبارت «شمنیسم» هم به همین شکل. اعمال ساحران منحصراً در قلمرو انتزاع و تجرید صورت می‏‌گیرد که کاملاً غیرشخصی است. تلاش ساحران در این است که به هدفی برسند که هیچ ربطی به کاوش‏‌ها و جست‏‌وجوهای انسان‏‌های عادی ندارد. آرمان ساحران این است که به بی‌کرانگی برسند و نسبت به آن آگاهی داشته باشند.

دن خوان «سکوت درون» را به عنوان وضعیتی عجیب در هستی توصیف می‏‌کرد که در آن وضعیت، افکار ملغی شده و فرد می‏‌تواند در سطحی متفاوت از آگاهی روزمره عمل کند. او به این نکته تأکید می‏‌کرد که سکوت درون، به معنای به تعلیق در آوردن «گفت‏‌وگوی درون» یا همان همراهی دیرپای افکار است که در نتیجه، به وضعیت سکوت و سکونی عمیق منجر می‏‌شود.

او توضیح داد ساحران قدیم در مشاهدات خود دیدند که جهان به طور کل از میدان‏‌های انرژی تشکیل شده که به شکل رشته‏‌های نورانی هستند و هر زمان که به کشف و شهود مشغول می‏‌شدند، میلیاردها میلیارد الیاف نورانی را مشاهده می‏‌کردند. آن‌‏ها هم‏چنین مشاهده کردند که میدان‏‌ها انرژی خود را به شکل جریاناتی از الیاف نورانی مرتب می‏‌کنند. جریاناتی که نیروهایی پایدار در جهان هستند. و آن جریان یا رگه از رشته‏‌هایی که به امر مرور و یادآوری مربوط است، توسط آن ساحران، «دریای سیاه آگاهی» و هم‏چنین عقاب نام گرفت. از نظر ساحران تبار دن خوان، دنیای عادی چیزی نیست به جز یک لایه از دنیایی کامل، که حداقل شامل ششصد لایه دیگر است.

دن خوان مفهوم سالکِ مبارز را برایم توضیح داده بود و می‌گفت این عبارت برای ساحرانی به کار گرفته می‌شود که به واسطه‌ی مبارز بودن، در دریای سیاه و تاریک آگاهی سفر کرده‌اند. او به این نکته اشاره کرده بود که انسان‌ها مسافران دریای آگاهی هستند و این زمین چیزی نیست به جز ایستگاهی بین راهی در سفرشان. اما بنا به دلایلی فرعی و بیگانه که آن زمان قصد نداشت برایم آشکار کند، مسافران سفر خود را متوقف کرده بودند.او می‌گفت انسان‌ها در میان نوعی گرداب یا جریان دایره‌وار گرفتار شده‌اند که این حس را به آن‌ها می‌دهد که در حال حرکتند، درحالی‌که در اصل یک جا ساکن هستند. او تأکید کرد که ساحران، تنها مخالفان نیرویی هستند که انسان‌ها را اسیر و زندانی خود کرده و با کمک دیسیپلین سختگیرانه، توانسته‌اند خود را از چنگال آن نیرو رهانیده و به سفر آگاهی‌شان ادامه دهند