شنبه, آوریل 27, 2024

مولانا

  • دانلود کتاب «آن» شرحی مختصر بر کتاب گفتگوهای نیسارگاداتا ماهاراج

    هنگامی‌که این کتاب کوتاه را به عنوان ضمیمه‌ای برای کتاب «من آن هستم» منتشر کردم، هنوز در روشنایی‌های راه معرفت بودم. با این حال انتشارش مزایایی نیز داشت و مرا با عمق تاریکی و فاجعه‌ی حلقه‌های عرفانی در ایران و البته وخامت اوضاع کنونی آشنا ساخت...

  • غروب تابناک

    در این غروب تابناک، قرن طلایه‌داران به پایان می‌رسد، اما طلوع جاودانه‌ی خورشیدش، در آغاز این قرن سیاهی و تباهی - قرن معتبر شدن گدایان- همچون شمعی همواره روشن است که شب درازِ سوگواران زندگی را روشنی می‌بخشد. در سده‌ای که پیش رو داریم، دست غارتگر فلک بیش از هر زمان دیگری به یغماگری مشغول است. از تلخ کردن کام آزادگان گرفته، تا نهادن زمام مراد به دست نادان‌هایی که هر روز تعدادشان افزون می‌گردد. فقرا فقیرتر می‌شوند، ستمکاران ستمکارتر و سقف گردون نه به آه مظلوم خواهد شکافت و نه به ظلم ظالم...

  • من از کجا...

    چنارهای سوخته

    گنجشگکان سنگی، بی‌هراس از رگبار پاییزی

    و نوشداروی باران، پس از مرگِ برگ

     باران...

    آیا خواهد شست آِینه‌ی غبارآلود شهر را؟

    یا سیاهی دروغ‌هایی که از حقیقت می‌گویند؟

    در این دیار کبوترها نیز به قفس‌های شیشه‌ای مهاجرت کرده‌اند

     باران در میان این خزان،

    نه، بهار زرین...

    چه نوازنده است نسیم فردوس جاودان مولانا:

     من از کجا غم و شادی این جهان ز کجا

    من از کجا غم باران و ناودان ز کجا

    من از کجا...

    غزال رمضانی، بهار زرین 1393