طریق بیحسرتان
- توضیحات
- دسته: زمزمه ها
- منتشر شده در یکشنبه, 01 ارديبهشت 1404 15:43
- نوشته شده توسط غزال رمضانی
- بازدید: 53

در این قحطسال سواد و ادب و معرفت است که قدر گنج بیپایان ادبیات ایرانزمین بیشتر از پیش شناخته میشود.
چنانچه با موبایل سایت را مشاهده میکنید, لطفا دستگاه خود را به حالت افقی قرار دهید.
سفر کشتی سپیدهپیما، سومین کتاب از مجموعه افسانۀ نارنیا، منتشر شد...
دانلود PDF کتاب سفر کشتی سپیده پیما، سومین کتاب از مجموعۀ نارنیا
در این قحطسال سواد و ادب و معرفت است که قدر گنج بیپایان ادبیات ایرانزمین بیشتر از پیش شناخته میشود.
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد...
گنج بیپایان ادبیات عرفانی ایرانزمین، برای سالکان حقیقی...
مثنوی «فی وصف حاله» از کتاب منطقالطیر، در احوالات شیخ عطار نیشابوری، آن رهرو ساکن کوی رستگاری:
پیوندها و باغ
لحظهای خاموش ماند، آنگاه
بار دیگر سیب سرخی را که در کف داشت، به هوا انداخت
سیب چندی گشت و باز آمد
سیب را بویید
گفت:
گپ زدن از آبیاریها و از پیوندها کافیست
خوب
تو چه میگویی؟
آتش سوزان نکند با سپند آنچه کند دود دل دردمند
روزگار عجیبی است...در چند سال اخیر در سرزمین همیشه صلح و صفا و آرامش ایران (به قول ابوالفتح در سریال هزاردستان)، آنقدر از زمین به آسمان باریده که دیگر ماتریکس هم قدرت غافلگیری خود را از دست داده است. خردهستمگران (تعبیر دن خوان از ستمکاران حاضر در ماتریکس که در واقع آنچه استاد ازل گفت بگو میگویند!) شب را به منتهای ظلمت رساندهاند، با این حال به قول ادموند دانتس، اگر لغت معجزه در ادبیات انسانی وجود دارد، پس حتماً مابهازایی داشته و حداقل گاه به گاه اتفاق میافتد. از معجزه خواهم گفت و نوشت که «دور چون به عاشقان افتد، تسلسل بایدش...«
گنجینۀ همواره تازۀ شعر و ادبیات و هنر پارسی، بجامانده از دوران طلایی کانون پرورش فکری: برای سالهای کهنهای که آمدن و رفتنشان فقط آنها را پوسیدهتر میکند...
توضیح:مجموعۀ صدای شاعر همراه با بسیاری دیگر از کاستها و صفحات گرامافون که از بین آنها میتوان به مجموعه زندگی و آثار موسیقیدانان ایران و جهان، آوازهای فولکلور ایران، مجموعۀ کل ردیف موسیقی و دیگر موارد اشاره کرد، در سالهایی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تولید شدند که احمدرضا احمدی، شاعر معاصر و یکی از شاخصترین چهرههای موج نو ادبیات ایران، مدیر تولید موسیقی این مجموعه بود.
از غروب تابناک سه سال گذشت... و بر کسی پوشیده نیست که در این سالها چه گذشت...قرن طلایهداران به پایان رسیده، تعداد نادانها هر روز فزونی میگیرد و سقف گردون نه به آه مظلوم میشکافد و نه با ظلم ظالم...شعار زندگی و آزادی به ولنگاری و هرزگی بدل شد و اهالی حزب باد هر روز به جایی رو میکنند که سفرهاش چربتر باشد. ملت همیشه در صحنه که از طلوع تاریخ همواره به زنده باد و مرده بادی نو مشغول بودهاند، حالا دل به موجودی خوش کردهاند که فقط شکل دماغش را از اجدادش به ارث برده، وعده و وعید دادن را از سیاستنداران آموخته و با دشمنان خاندانش فالوده میخورد. دوران بهرام و پرویز و سیامک و منوچهر به پایان رسیده و انکرالاصواتهای کریهالمنظر جایشان را گرفتهاند.
در این غروب تابناک، قرن طلایهداران به پایان میرسد، اما طلوع جاودانهی خورشیدش، در آغاز این قرن سیاهی و تباهی - قرن معتبر شدن گدایان- همچون شمعی همواره روشن است که شب درازِ سوگواران زندگی را روشنی میبخشد. در سدهای که پیش رو داریم، دست غارتگر فلک بیش از هر زمان دیگری به یغماگری مشغول است. از تلخ کردن کام آزادگان گرفته، تا نهادن زمام مراد به دست نادانهایی که هر روز تعدادشان افزون میگردد. فقرا فقیرتر میشوند، ستمکاران ستمکارتر و سقف گردون نه به آه مظلوم خواهد شکافت و نه به ظلم ظالم...
کهکشاننورد، وبسایت غزال رمضانی
Email: info@galaxywalker.net