روز سپید
- توضیحات
- دسته: زمزمه ها
- منتشر شده در سه شنبه, 05 آبان 1394 15:14
- نوشته شده توسط غزال رمضانی
- بازدید: 1980
روزی سپید از راه رسید، طلوع حقیقتی دیگر در ماورای افق اوهام
نوید بیداری اندک اندک از راه می رسد:
چنانچه با موبایل سایت را مشاهده میکنید, لطفا دستگاه خود را به حالت افقی قرار دهید.
کتاب وقتی سه پایه ها به زمین آمدند، آخرین کتاب از مجموعه داستان سه پایه ها اثر جان کریستوفر، منتشر شد...
روزی سپید از راه رسید، طلوع حقیقتی دیگر در ماورای افق اوهام
نوید بیداری اندک اندک از راه می رسد:
آنان که میدانند سکوت کردهاند
و آنان که نمیدانند، از فریاد بلند این سکوت کر شدهاند
در دانستنِ ندانستن
از پسِ این پیشگزینی چهلهزارساله،
هنوز گیج و مبهوت آن اولین لحظهام ...
قاصدکی رو در روی آینهی ماه
سایهاش سنگین، ندایش جانسوز
لبریز از آه گمشدگان...
گمشدگان...
گمشدگان را به زندان امن سرنوشت سپردهام
در کشتی پر حادثهی تقدیر خودخواسته
مدتی بود گذارم به بازار بردهفروشان نیفتاده بود
به محکمهی عدالتی که کفهی ترازویش همیشه به یک سو سنگین است!
در گیر و دار گذر از زمین، دردِ آگاهی از وجودش همواره قلبم را میسوزاند
تب خیال رفتن ندارد و داغ زندگی هر روز سوزندهتر میشود
بارهای اولی که به زمین میخوردم، نمیدانستم میشود از زمین افتاد، از آن سقوط کرد و در گسترهی کهکشان سفر آغاز کرد
اشکها و لبخندها
سناریو:عرشنشینان
بازیگران: فرشنشینان
روز ولنتاین، روز سپندارمذگان، روز هفتها [1]، روز سفید [2]، روز عشاق [3]، روز قلبها [4].
________________________________________
شب نفرت، شب حسرت، شب بینهایت، شب سیاه، شب جدایی، شب تنها. . .
و مسئله شجاعت است. . .
شجاعت خاموش شدن، بازنگشتن،
نه آمدن و نه رفتن. . .
کهکشاننورد، وبسایت غزال رمضانی
Email: info@galaxywalker.net