اینجا زمین است
اداره امور آن در دستان فقط کمتر از 10 درصد انسانهاست
انسانهایی با یک خدای احد و واحد مشترک، یک بت اعظم که هر روز به پرستش او میروند تا مبادا به آنها غضب کند:
اسمش ثروت نیست، چرا که عین نداریست: یک تکه کاغذ رنگی به نام پول
ما با آتش جنگ و بمباران و آتشسوزی نمیمیریم، بلکه قربانی آتش حرص و طمعی هستیم که سرمنشأ تمام مشکلات بشری است...
این آتش را فقط با یک آتش دیگر میتوان خاموش کرد...آتش نابی که ظاهراً خاکستری بیش از آن نمانده...باید منتظر ققنوس بود...
غزال رمضانی، بهار سیمین 1395، حوالی زمین