کتاب هدیه عقاب، ششمین کتاب از مجموعه آثار کارلوس کاستاندا، منتشر شد.
بعد از گذشت سال ها از آغاز تعلیماتش، کارلوس کاستاندا تازه به یادآوری خاطراتی نائل شده که از همان روزهای آغازین آشنایی او با دن خوان در وجودش انباشته میشده، اما از آنجا که تمامی آن رویدادها به بُعدی دیگرگون متعلق بودند و او نیروی کافی برای درک و به خاطر آوردنشان را نداشته، اکنون پس از سالها ممارست و با همراهی لاگوردا و دیگر شاگردان، پرده از راز خاطرات مبهم و اسرارآمیز بر میافتد.
بسیاری از وقایعی که همگی آنها گمان میکردند در رؤیا دیدهاند، به واقع برایشان رخ داده بود، اما در زمان و مکانی از جنس دیگر. رسم ناوال بر او و همراهانش آشکار میشود و با عقاب و تجلیاتش آشنا میگردد و به این نکته پی میبرد آن کس که بلی گفت، خود ما بودیم...
از آنجا که سوء تعابیر و برداشتهای نادرست از آثار کارستاندا بسیار بیشتر از درک حقیقی آموزههای دن خوان است، در مقدمه به ذکر توضیحاتی پرداختهام که خواندش خالی از لطف نیست، خصوصاً برای کسانی که تازه با تعلیمات دن خوان آشنا شدهاند.
قبل از خواندن این کتاب، «تعلیمات دن خوان» ، «حقیقتی دیگرگون» ، «سفر به دیگر سو» ، «افسانه های قدرت» و «دومین حلقه قدرت» را مطالعه کنید که قبلا در سایت کتابراه منتشر شده اند.
...
این کتاب را نیز می توانید مانند آثار قبلی از سایت کتابراه دانلود نمایید:
دانلود کتاب از سایت کتابراه
دانلود نرم افزارهای کتابخوان کتابراه
در ادامه بخشی از کتاب آورده شده:
فلوریندا توضیح داد هنگامی که او یا همتایانش درباره زمان سخن می گویند، به چیزی که توسط حرکت ساعت اندازهگیری میشود، اشاره نمی کنند. زمان جوهره توجه است و تجلیات عقاب از زمان ساخته شده. بنابراین درست است اگر بگوییم وقتی کسی وارد هر جنبه ای از خود دیگر می شود، با زمان آشنا میگردد.
فلوریندا به من اطمینان داد در آن شب به یاد ماندنی، وقتی همه ما با چیدمانی خاص نشسته بودیم، آنها از آخرین فرصتشان برای کمک به من و دیگر شاگردان بهره برده بودند تا ما را با چرخ زمان مواجه کنند. او گفت چرخ زمان مانند وضعیت هوشیاری متعالی است که بخشی از خود دیگر است، درست همان طور که هوشیاری سمت چپ بخشی از خود است که با زندگی روزمره سروکار دارد. در بُعد فیزیکی می توان آن را همچون تونلی با طول و عرض بیانتها دانست، تونلی با شیارهای انعکاسی که هر شیار بیپایان است و تعدادشان نیز انتهایی ندارد. موجودات زنده توسط نیروی حیات وادار می شوند فقط به یکی از این شیارها خیره شوند. خیره شدن به آن شیار، به معنای به دام افتادن توسط آن و زندگی کردن آن شیار است.
او تأکید کرد آنچه که مبارزان آن را «اراده» مینامند، به چرخ زمان تعلق دارد. اراده چیزی مانند ساقه رونده یک تاک است، یا شاخکی ناملموس که همه ما دارای آن هستیم. مبارزانی که موفق به چرخاندن چرخ زمان شدهاند، میتوانند به هر شیاری خیره شوند و هر آنچه را که میخواهند، از داخل آن شیار بیرون بیاورند...